همه ما حتما نام علامه حلی را ده ها بار شنیده ایم اما شاید ندانیم این عالم بزرگ چه شخصیتی بودند و چه کار هایی کردند. پس بهتر است همه این مطلب را بخوانند.
ابومنصور جمالالدین، حسن بن یوسف بن مطهّر حلّی معروف به علامه حلّی، از علمای شیعه قرن هشتم قمری بود. وی در شب جمعه 29 رمضان 648 قمری، برابر 9 دی 629، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهلِ مطهر که خاندانی اهل تقوا و دانش بودهاند میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد. شروع فراگیری دانش او چند سال بیشتر نداشت که با راهنمایی پدرش برای یادگیری قرآن به مکتب میرود و خواندن و نوشتن را در مکتب میآموزد ولی به این مقدار راضی نشده و نزد استادی بنام محرم رفته و کتابت خط را بخوبی نزد او فرامیگیرد سپس مقدمات و ادبیات عرب و علوم فقه، اصول فقه، حدیث و کلام را نزد پدرش شیخ یوسف سدید الدین و داییاش محقق حلی میآموزد، او در ادامه علوم منطق، فلسفه و هیئت را نزد اساتید دیگرش بویژه خواجه نصیر الدین طوسی میآموزد و قبل از رسیدن به سن بلوغ به درجه اجتهاد نایل میشود و بهسبب کسب فضیلتهای بسیار در سن کم در نزد خانواده و دانشمندان به جمال الدین مشهور میشود. مرجعیت شیعیان پس از مرگ محقق حلی در سال 676 قمری که مرجعیت شیعیان را برعهده داشت، شاگردان وی و دانشمندان حله پس از جستجوی فردی که شایستگی زعامت و مرجعیت شیعیان را داشته باشد علامه حلی را برای این امر مهم مناسب یافتند و او در 28 سالگی زعامت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. ورود به ایران[ویرایش] تاریخ دقیق ورود او به ایران مشخص نیست اما احتمالاً سالهای بعد از 705 قمری بوده است که او به دعوت الجایتو از پادشاهان سلسله ایلخانیان که حاکم بر ایران بودند به ایران دعوت میشود و در مجلسی به مناظره با دانشمندان مذاهب فقهی 4گانه اهل سنت از جمله خواجه نظام الدین عبدالملک مراغهای میپردازد و موفق به شکست آنان میشود. پس از این جلسات ولایت و امامت علی بن ابیطالب و مذهب شیعه در نزد پادشاه اولجایتو به اثبات رسیده و وی مذهب شیعه را برمیگزیند و نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر میدهد و تشیع را در ایران رواج میدهد. که از آن روز تا زمان مرگ سلطان محمد خدابنده علامه در ایران میماند و به نشر معارف و فرهنگ تشیع میپردازد.در تمامی مسافرتها ملازم وی میشود و به پیشنهاد سلطان مدرسه سیاری از خیمه و چادر ساخته میشود که در تمام مسافرتها حمل شده و در هرکجا که کاروان اقامت میکرده علامه به تدریس و مباحثه مشغول میشده است. بازگشت به حله و مرگ[ویرایش] حلی پس از مرگ سلطان محمد خدابنده در سال 716 قمری به شهر حله بازگشت و تا آخر عمر در آنجا اقامت کرد و سرانجام در 21 محرم 726 قمری در سن 78 سالگی درگذشت و در حرم علی بن ابیطالب به خاک سپرده شد.